1. پیروزی نور بر تاریکی (کشف آتش)

سلام

من فاطمه معدنی هستم و میخوام امروز براتون داستانی تعریف کنم که یکی از مهمترین اتفاقات تاریخ بشر بوده

من اسم این داستان رو گذاشتم؛

پیروزی نور بر تاریکی

کشف آتش

این داستان از مجموعه داستان‌های هزاردستان ایران زمین که قصد داره شما رو با تاریخ، هنر و فرهنگ کشورمون ایران بیشتر آشنا کنه

 

هزاران سال پیش، قبل از اینکه آتیش کشف بشه، انسان‌ها روزهای سخت و شب‌های سخت‌تری رو میگذروندند چون از سرمای هوا خصوصا تو فصل زمستون خیلی رنج می‌بردند تاریکی شب براشون ترسناک بود چون هر لحظه ممکن بود حیوان‌ها و یا دشمن بهشون حمله کنه.

فردوسی بزرگ در شاهنامه نوشته در زمان‌‌های دور، ایران زمین، سرزمینی در قلب کشورها، از مهم‌ترین مناطق زمین بحساب می‌اومد که پادشاه عادل و شجاعی داشت به نام هوشنگ شاه. هوشنگ نوه اولین پادشاه جهان کیومرس بود که او هم دلیرترین و باهوش‌ترین مرد زمان خودش بود. کیومرس پادشاه پیشدادیان مردمان همه غارها رو با هم متحد کرد و به اونها فهموند که برای زندگی کردن باید باهم باشند و زندگی خوشی رو برای همه فراهم کرد.

و اما در مورد هوشنگ شاه، او اولین کسی بود که قانون وضع کرد، قانون‌هایی مثل اینکه:

_کسی حق نداره به کسی آزار برسونه.
_کسی حق نداره به دارایی‌های کسی دست بزنه.
_کسی حق نداره خون کسی رو بریزه.

زندگی مردم اون زمان از طریق شکار می‌گذشت و از پوست حیوان‌ها هم برای لباس استفاده می‌کردند. روزی هوشنگ با تعدادی از یارانش به شکار رفتند. در بین راه مدتی صبر کردند تا استراحت کنند. در همین لحظه هوشنگ دید که یک مار سیاه بزرگ که چشم‌های سرخی‌ هم داشت، به سمت یکی از همراهانش در حرکت. هوشنگ که خیلی شجاع بود، در همون لحظه یک سنگ برداشت و به سمت مار پرتاب کرد. مار فرار کرد اما با برخورد سنگ‌ها جرقه‌‌ای ایجاد شد و باعث شد بوته خشکی که اونجا بود آتیش بگیره.
این اولین بار بود اونها آتیش رو می‌دیدند پس همه با دیدنش آتش ترسیدند و فرار کردند اما هوشنگ شاه به کنار آتیش اومد و با دیدن گرما و نور اون زانو زد و در برابر خداوند یکتا به سپاسگزاری مشغول شد.

پس از اون هوشنگ شاه دوباره دو سنگ سفید برداشت و اون‌ها رو کنار بوته‌ای به هم سایید و آتیش دیگه‌ای درست شد وقتی روش درست کردن آتیش رو متوجه شد سنگ‌ها رو پیش مردمش برد و از اونها خواست تا در چند قسمت هیزم درست کنند و بعد اون‌ها رو آتیش زد. با اومدن آتیش سرما از اونجا رفت و مردم هفت شبانه روز جشن و شادی کردند.

هوشنگ شاه جشن کشف آتیش رو که دهم بهمن ماه بود، جشن سده نام گذاشت.
جشن آتیش، جشن پیروزی گرما بر سرما، آرامش بر ترس، شادی بر غم و نور بر تاریکی بود.
بله بچه‌ها همیشه نور بر تاریکی پیروز💫

در تاریخ انسان‌های نخستین کشف آتیش مهم‌ترین اتفاق تاریخ بشر تا اون روز بوده چون بجز گرما باعث آبادانی و پیشرفت شد چون مردم یاد گرفتند که چطور سنگ رو در آتیش آب کنند و از دل اون فلز بیرون بکشند و با فلز انواع ابزارها و وسایل کشاورزی و شخم زدن درست کنند تا محصولات زمین‌های کشاورزی بیشتر و بیشتر بشن. اون‌ها یاد گرفتند که چطور با استفاده از آتیش غذاهاشون رو بپزند، دور تا دور جایی که زندگی می‌کردند آتیش درست کنند تا حیوانات وحشی حمله نکنند و بتونند با آرامش و در گرما خواب آسوده داشته باشند.

آتیش که باعث رشد و آسایش زیادی شده بود، نقش مهمی در زندگی مردم پیدا کرد پس باید همیشه اون رو شعله‌ور نگه می‌داشتند به همین خاطر آتیش رو به غارهاشون بردند و زنان مسئول روشن نگه داشتن آتیش‌ها شدند بله زن‌ها در دنیای تاریک انسان‌های ابتدایی، نگهبان و نگهدار روشنایی و گرما بودند و همچنان هم هستند.

حالا بچه‌ها تصور کنید شما در زمان هوشنگ شاه زندگی می‌کردید
حالا فکر می‌کنید شما با دیدن آتیش، چیزی که تابحال ندید، چه احساسی بهتون دست می‌داد؟
به خانواده‌تون، به دوستاتون چی می گفتید؟
در جشن سده چه کار می‌کردید؟
شما از آتیش چه استفاده‌هایی می‌کردید؟

نویسنده، گردآورنده و راوی: فاطمه معدنی

امتیاز دهید