خورشید شکستناپذیر (شب یلدا/شب چله)
سلام بچهها
من فاطمه معدنی هستم و میخوام امروز براتون داستانی تعریف کنم که در مورد یکی از مهمترین شبهای سال در تاریخ و فرهنگ کشورمون
اسم این داستان هست؛
خورشید شکست ناپذیر
که در مورد شب چله یا شب یلدا
این داستان از مجموعه داستانهای هزاردستان ایران زمین که قصد داره شما رو با تاریخ، هنر و فرهنگ کشورمون ایران بیشتر آشنا کنه
در زمانهای خیلی دور یعنی هزاران سال پیش، زمانی که زندگی مردم از طریق کشاورزی و چوپانی میگذشت، تغییر فصلها نقش مهمی در زندگی اونها داشت یعنی تو فصل بهار و تابستان که اون زمان بهش فصل گرما میگفتند، چون هوا مناسب بود، روزها طولانی و شبها کوتاه بود، مردم بسیار خوشحال بودند بخاطر اینکه خودشون و دامهاشون همیشه غذای کافی برای خوردن داشتند و از هوای گرم هم لذت میبردند و برعکس در فصل پاییز و زمستان که بهش فصل سرما میگفتند، همه چیز برعکس میشد و مردم خیلی عذاب میکشیدند.
از اونجایی که مردم اون زمان دلیل اتفاقات طبیعی رو نمیدونستند، براش قصه میساختند که ما امروز بهشون میگیم، اسطوره.
یکی از این اسطورهها، اسطوره 《دیو شب یلدا و خورشید》 در این داستان دیوی به شکل خرچنگ که دشمن خورشید و روشنایی و نور در سیاه چالی در قعر زمین زندگی میکنه و هر سال در شب یلدا یعنی۳۰ آذر بیدار میشه، فریاد میکشه و دنبال خورشید میگرده تا اون رو شکست بده و اسیر کنه تا همه جا رو سیاه و تاریک کنه.
…
نویسنده، گردآورنده و راوی: فاطمه معدنی
وبسایت کتاب و کودک