در افسانه ای هندی آمده است که مردی هر روز دو کوزه بزرگ آب به دو انتهای چوبی…
یک روز صبح، چنگیزخان مغول و درباریانش برای شکار بیرون رفتند. همراهانش تیر و کمانشان را برداشتند و…
نادر شاه در حال قدم زدن در باغش بود که باغبان خسته و ناراضی نزد وی رفت و…
در بيمارستانی، دو بيمار در يک اتاق بستری بودند. يکی از بيماران اجازه داشت که هر روز بعد…
موشی از شکاف دیوار کشاورز و همسرش را دید که بستهای را باز میکردند. فهمید که محتوای جعبه…
مرد جوانی از سقراط رمز موفقیت را پرسید که چیست. سقراط به مرد جوان گفت که صبح روز…
دو جوان نزد استادی آمدند و پرسیدند: فاصله بین دچار یک مشکل شدن تا یافتن راه حل برای…
سه بیمار جواب آزمایش هایشان را در دست داشتند . به هر سه ، دکتر گفته بود که…