آرزوهای سه بیمار
سه بیمار جواب آزمایش هایشان را در دست داشتند . به هر سه ، دکتر گفته بود که…
سه بیمار جواب آزمایش هایشان را در دست داشتند . به هر سه ، دکتر گفته بود که…
مردی در کنار جاده، دکه ای درست کرده بود و در آن ساندویچ می فروخت. چون گوشش سنگین…
یکی از روزها، پادشاه سه وزیرش را فراخواند و از آنها درخواست کرد کار عجیبی انجام دهند، او…
روزی دانشمندی تصميم گرفت آزمایش جالبی انجام دهد. او آکواریومی شیشهای ساخت و با دیواری شیشهای آن را…
سالها پیش پسر کوچک بازیگوشی عاشق بازی کردن در اطراف درخت سیب بزرگی بود. او هر روز از…
مردی زارع را مدت عمر به آخر رسید، چون دریافت که شمع حیاتش در آستانه خاموشی است و…
ﭘﺴﺮ ﺑﭽﻪ ﻓﻘﯿﺮﯼ ﻭﺍﺭﺩ ﮐﺎﻓﯽ ﺷﺎﭖ ﺷﺪ ﻭ ﭘﺸﺖ ﻣﯿﺰ ﻧﺸﺴﺖ .ﺧﺪﻣﺘﮑﺎﺭ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺑﻪ ﺳﺮﺍﻏﺶ ﺭﻓﺖ.…
در روزگار قدیم ، پادشاهی سنگ بزرگی را در یک جاده ی اصلی قرار داد. سپس در گوشه…