خورشید شکست ناپذیر (شب یلدا/ شب چله)
خورشید شکستناپذیر (شب یلدا/شب چله) سلام بچهها من فاطمه معدنی هستم و میخوام امروز براتون داستانی تعریف…
خورشید شکستناپذیر (شب یلدا/شب چله) سلام بچهها من فاطمه معدنی هستم و میخوام امروز براتون داستانی تعریف…
ته پیاز و رنده رو پرت کردم توی سینک، اشک از چشم و چارم جاری بود. در یخچال…
فیلسوفی همراه با شاگردانش در حال قدم زدن در یک جنگل بودند و درباره اهمیت ملاقات های غیرمنتظره…
روزی چند شکارچی، بازی را باتیر زده بودند.باز پس از اینکه مقداری پرواز کرده بود جایی افتاده بود…
مردی، اسب اصیل و بسیار زیبایی داشت که توجه هر بینندهای را به خود جلب میکرد. همه آرزوی…
مسافری خسته که از راهی دور میآمد به درختی رسید و تصمیم گرفت که در سایه آن قدری…
روزگاری مرید و مرشدی خردمند در سفر بودند. در یکی از سفر هایشان در بیابانی گم شدند و…
روزی شاه عباس کبیر به خدمت شیخ بهائی رسید پس از سلام و احوالپرسی از شیخ پرسید: «در…